جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

تو سر بر من گران داری نگارا از جهان ملک خاتون غزل 5

غزل 5 ام از 1809 غزلیات

تو سر بر من گران داری نگارا

1 تو سر بر من گران داری نگارا نگویی از چه رو آخر خدا را

2 مکن بر من جفا و جور از این بیش که طاقت طاق شد زین جور ما را

3 ز حد بیرون مبر کز درد مردیم که حدّی باشد ای دلبر جفا را

4 چو دل در طرّه ی زلف تو بستیم سزد گر نشکنی عهد و وفا را

5 به خون دل منقش می کنم روی چو در دستم نمی آیی نگارا

6 تو بر ما گر کسی دیگر گزینی به جای تو دگر کس نیست ما را

7 صبا را از سر و زلف تو گفتم که بویی آورد این بینوا را

8 ندانستم به دام زلف مشکین گرفتار آورد دردم صبا را

9 به شکر آنکه سلطان جهانی دوا کن گه گهی حال گدا را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تو سر بر من گران داری نگارا

شاعر شعر تو سر بر من گران داری نگارا چه کسی است ؟

شاعر شعر تو سر بر من گران داری نگارا جهان ملک خاتون می باشد.

شعر تو سر بر من گران داری نگارا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تو سر بر من گران داری نگارا چیست ؟

قالب شعر تو سر بر من گران داری نگارا غزل است

مضمون اصلی شعر تو سر بر من گران داری نگارا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر