ای پریشان کرده عمدا، از باباافضل کاشانی غزل 1

باباافضل کاشانی

آثار باباافضل کاشانی

باباافضل کاشانی

ای پریشان کرده عمدا، زلف عنبربیز را

1 ای پریشان کرده عمدا، زلف عنبربیز را بر دل من دشنه داده غمزهٔ خونریز را

2 شد فروزان آتش سودایت اندر جان و دل درفکن در جام بی رنگ، آب رنگ آمیز را

3 می پیاپی، بی محابا ده، میندیش از حریف یاد می‌دار این دو بیت گفته دست آویز را

4 گر حریفی از دمادم سر بپیچاند رواست بر کف من نه، که پور زال به شبدیز را

5 جان من می را و قالب خاک را و دل تو را وین سر طناز پر وسواس تیغ تیز را

عکس نوشته
کامنت
comment