جامی

جامی

جامی
جامی

ای که در پرده به بازار جهان می آیی از جامی غزل 973

غزل 973 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

ای که در پرده به بازار جهان می آیی

1 ای که در پرده به بازار جهان می آیی ما تو بودیم ازین پیش و تو اکنون مایی

2 سایه توست جهان بر عدم افتاده و ما چشم آن سایه و در چشم تویی بینایی

3 از کرم ساخته ای چشم جهان بین ما را تا به این چشم جهان را نظری فرمایی

4 گر نگهبان نشود گنج جهان را این چشم حاصل گنج به یغما ببرد یغمایی

5 شخص تو سایه تو چشم تو بینایی تو رشته صد توست ولی بر صفت یکتایی

6 همه اعیان جهان روی تو را آینه هاست تا هر آیینه به آیین دگر آرایی

7 بنماییم تو را هم به تو افزون ز همه چون رخ خویش در آیینه ما بنمایی

8 دل شد از عشق تو جامی که حبابش فلک است باده بر جامی ازین جام همی پیمایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که در پرده به بازار جهان می آیی

شاعر شعر ای که در پرده به بازار جهان می آیی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که در پرده به بازار جهان می آیی جامی می باشد.

شعر ای که در پرده به بازار جهان می آیی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ای که در پرده به بازار جهان می آیی چیست ؟

قالب شعر ای که در پرده به بازار جهان می آیی غزل است

مضمون اصلی شعر ای که در پرده به بازار جهان می آیی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی