-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای راحت روح هر شکسته بخشای به لطف بر شکسته
2 بر جان من شکسته رحم آر کاشکستهترم ز هر شکسته
3 پیوسته ز غم شکسته بودم این لحظه شدم بتر شکسته
4 ای بار غمت شکسته پشتم تو رخ ز شکسته برشکسته
5 بر سنگ مزن تو سینهٔ ما بیقدر شود گهر شکسته
6 ای تیر غمت رسیده بر دل پیکان تو در جگر شکسته
7 بی لطف تو کی درست گردد؟ جانا دل من به سر شکسته
8 آمد به درت ندیده رویت زان شد دل من مگر شکسته
9 در کوی تو جان سپرد دگر بار آن مرغک بال و پر شکسته
10 دل بندهٔ توست در همه حال گر غمزده است و گر شکسته