جامی

جامی

جامی
جامی

تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه از جامی غزل 274

غزل 274 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه

1 تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه نیست خالی ز تمنای تو یک فرزانه

2 نیست همتای تو کس قیمت خود را بشناس که تویی درج فلک را گهر یکدانه

3 شانه را چند دهد زلف تو مشاطه به دست شانه از دست برون بادش و دست از شانه

4 خانه دولت جاوید بود منزل تو نه به فرق سر ما پای ز دولتخانه

5 بخت پروانه یک پرتوم از شمع رخت داد، کو آن که رساند به تو این پروانه

6 خواست پیمانه که چون جام نهد لب به لبت پر ازین روست سبو را دلی از پیمانه

7 میلت ای طفل به افسانه چو جامی دانست ساخت در عشق تو خود را به جهان افسانه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه

شاعر شعر تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه چه کسی است ؟

شاعر شعر تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه جامی می باشد.

شعر تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه چیست ؟

قالب شعر تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه غزل است

مضمون اصلی شعر تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر