1 ای شجاعی کز تو بددلتر ندیدم در جهان تیرت از ترکش برون ناید مگر از بیم خویش
2 گر به اقلیمی دگر تیری ز ترکش برکشند خفته گردی چون کمان از بیم در اقلیم خویش
3 آن برد زر ترا کو از تو زر بیرون کند وان خورد سیم تراکو در تو ریزد سیم خویش
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 گلبن عشق تو بیخار آمدست هر گلی را صد خریدار آمدست
2 عالمی را از جفای عشق تو پای و پیشانی به دیوار آمدست
1 چون نیستی آنچنان که میباید تن در دادم چنانکه میآید
2 گفتی که از این بتر کنم خواهی الحق نه که هیچ درنمیباید
1 عشق تو بیروی تو درد دلیست مشکل عشق تو مشکل مشکلیست
2 بیتو در هر خانه دستی بر سریست وز تو در هر کوی پایی در گلیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **