- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با من بدی امروز زاطوار تو پیداست بدگو سخنی گفته ز گفتار تو پیداست
2 همت آئینهٔ نیر دلان صورت خوبت این صورت از آئینهٔ رخسار تو پیداست
3 آن نکته سربسته که مستی است بیانش ز آشفتگی بستن دستار تو پیداست
4 از خون یکی کردهای امروز صبوحی از سرخوشی نرگس خونخوار تو پیداست
5 ساغر زده میآئی و کیفیت مستی از بی سر و سامانی رفتار تو پیداست
6 داری سر آزار که تهدید نهانی از جنبش لبهای شکر بار تو پیداست
7 دزدیده بهم بر زدهای خاطر جمعی از درهمی طره طرار تو پیداست
8 در حرف زدن محتشم از حیرت آن رو رفته است شعور تو ز اشعار تو پیداست