1 ای در حرم و دیر ز تو صد آهنگ بیرنگی و جلوه میکنی رنگ به رنگ
2 خوانند تو را مؤمن و ترسا شب و روز در مسجد اسلام و کلیسای فرنگ
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز در دام کسی چون تو شکاری نه و هرگز
2 روزم سیه است از غم هجران بود آیا چون روز سیاهم شب تاری نه و هرگز
1 از دل رودم یاد تو بیرون نه و هرگز لیلی رود از خاطر مجنون نه و هرگز
2 با اهل وفا و هنر افزون شود و کم مهر تو و بیمهری گردون نه و هرگز
1 امروز ما را گر کشی بیجرم از ما بگذرد اما به پیش دادگر مشکل که فردا بگذرد
2 زینگونه غافل نگذری از حال زار ما اگر گاهی که بر ما بگذری دانی چه بر ما بگذرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به