ای که از فکر تو پیوسته از عمادالدین نسیمی غزل 30

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

ای که از فکر تو پیوسته سرم در پیش است

1 ای که از فکر تو پیوسته سرم در پیش است دل من بی لب لعل نمکینت ریش است

2 گر کنم روز و شب اندیشه وصلت چه عجب عاشق غمزده پیوسته محال اندیش است

3 جور خوبان ز وفا گرچه بود بیش، ولی ای وفا اندک من! جور تو بیش از بیش است

4 دل من وصل تو مشکل به کف آرد زانرو کاحتشام تو نه مقدار من درویش است

5 جور و خواری همه کس را بود از بیگانه من بی طالع سودا زده را از خویش است

6 گرچه آزار و جفا مذهب خوبان باشد بت بی رحم مرا کشتن عاشق کیش است

7 گرچه لعل لب تو چشمه نوش است ولی از رقیبان تو بسیار به جانم نیش است

8 سر نثار قدمش کرد نسیمی و هنوز خجل از کرده خویش آمد و سر در پیش است

عکس نوشته
کامنت
comment