- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خضر خو گرفته مذاقم به آب تلخ بهتر بود ز آب حیاتم شراب تلخ
2 زاهد [جبین] سرکه فشان تو روبروست انصاف نیست باز بگویی جواب تلخ
3 دلبرتر است لذت غفلت ز آگهی شیرین تر است از همه بر نفس، خواب تلخ
4 بستی ز خشم باز میان را به قتل من شیرین نمود از کمرت پیچ و تاب تلخ
5 یک کس نماند عاقل و می آب شد ز شرم چشمت چو کرد بر سر مردم، عتاب تلخ
6 دانند چیست لذت عیش مدامشان فردا چو سر نهند به پای حساب تلخ
7 دلگیر گشته ایم سعیدا دگر ز دل آشفته کرده رایحهٔ این کباب تلخ