-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده مرا سریست چو نرگس به پیش افکنده
2 نقاب از رخ خود برگشا که تا خورشید شود ز تاب رخ روشن تو شرمنده
3 تنت ز درد مصون باد و دل ز غم آزاد که نیست ذات شریفت به این دو ارزنده
4 منت ز جان شدهام بنده و خداوندان نظر ز روی عنایت کنند بر بنده
5 هر آنکه روی تو را صبح و شام میبیند یقین شدم که ورا دولتیست پاینده
6 نظر به جانب ما کن ز روی لطف دمی که سال و ماه و شب و روز تست فرخنده
7 چو همدمم دم عیسیدم است گو یکدم بدم که تا دو جهان گردد از دمش زنده