1 ای بزرگی که جود بحر محیط در کف چون سحاب تو بستست
2 مشکل و حل آسمان و زمین در سؤال و جواب تو بستست
3 خبرت هست کز جماعی چند در منی ده شراب تو بستست
1 بیمهر جمال تو دلی نیست بیمهر هوای تو گلی نیست
2 بگذشت زمانه وز تو کس را جز عمر گذشته حاصلی نیست
1 آنرا که غمت ز در درآید مقصود دو عالمش برآید
2 در پای تو هرکه کشته گردد از کل زمانه بر سر آید
1 دلا در عاشقی جانی زیانگیر وگرنه جای بازی نیست جانگیر
2 جهان عاشقی پایان ندارد اگر جانت همی باید جهانگیر