1 ای پیرو کاملان عرفان که تویی از ایشانی و نه چو ایشان که تویی
2 چون باد، ازین بحر، سبک نگذشتی چون موج، سبکروح گرانجان که تویی
1 آه سحر نتیجه شرر میدهد مرا نخل امید بین که چه بر میدهد مرا
2 خون میکند غمت جگرم را هزاربار تا یک پیاله خون جگر میدهد مرا
1 چو نمیکنی نگاهی به ستم مران خدا را نکنی اگر نوازش مشکن دل گدا را
2 همه حیرتم که هرگز چو نبوده آشنایی به جهان که گفته چند این سخنان آشنا را
1 ناگفته ماند صد سخن آرزو مرا لب بسته ناامیدی ازین گفتگو مرا
2 در چشم خلق بس که مرا خوار کردهای نشناسد آب روی، کس از آب جو مرا