ای سلسلهٔ زلف تو بر پای از حزین لاهیجی غزل 107

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

ای سلسلهٔ زلف تو بر پای دل ما

1 ای سلسلهٔ زلف تو بر پای دل ما سودایی خال تو، سویدای دل ما

2 دارد به گریبان تمنا، گل امّید از خار رهت، آبلهٔ پای دل ما

3 چون برگ خزان دیده به هم ربط نگیرد از بس که ز هم ریخته اجزای دل ما

4 خونین جگر لالهٔ صحرای تو لیلی داغ تو، سیه خانهٔ صحرای دل ما

5 بگشود ز گردن رگ جان و نگشاید زنّار سر زلف تو، ترسای دل ما

6 بگشای حزین ، پرده ازین ساز که سازد از ناله، نیِ کلک تو احیای دل ما

عکس نوشته
کامنت
comment