تا بر گل سیراب تو از از ابن یمین فریومدی غزل 38

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

تا بر گل سیراب تو از غالیه خالیست

1 تا بر گل سیراب تو از غالیه خالیست حقا که مرا تیره تر از خال تو حالیست

2 طغرای خم ابروی مشکینت ندارد مه گر چه از آن روی چو خورشید مثالیست

3 در باغ لطافت قد چون سرو روانت چشم بد ازو دور برومند نهالیست

4 محراب دلست آن خم ابروت که گوئی از غالیه بر پیکر خورشید هلالیست

5 بر دیده ره خواب فرو بست خیالت نی نی غلطم بیتو مرا خواب خیالیست

6 گر تن شودم خاک ز هجرانت چه باکست چون جان مرا هر نفسی با تو وصالیست

7 سودای وصال تو ز سر ابن یمین را بیرون نرود گر چه که سودای محالیست

عکس نوشته
کامنت
comment