-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آفتابی تو و اعیان وجودت مطلع پیش عارف لقبت واجب ممکن برقع
2 عاشقان کز تو به خورشید رخان خرسندند قنعوا منک بادنی لمعات تلمع
3 عشق ورزان که نه در عشق تو جان باخته اند ضیعوا انفع ماکان بما لاینفع
4 چون نهم پای طلب در روش عشق که هست کوته از دامن ادراک تواش دست طمع
5 نام من عشق تو در دفتر اوباش نوشت وقت آن شد که کنم طی ورق زهد و ورع
6 اصل هر خوشه و خرمن که بود یک دانه ست که دمیده ست ازان دانه اصل این مزرع
7 جامی احسنت کز اشعار بدیع اسلوبت هست در عالم وحدت دری از هر مصرع