- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به قامت تو که تشویش سرو بستان است به طلعت تو که تشویر ماه تابان است
2 به ابروی تو که جفت است و در جهان طاق است به گیسوی تو که دلگیر تر ز قطران است
3 به سینه ی تو که از رشک اش آب گردد سیم به غمزه تو که در سینه، جفت پیکان است
4 به عارض تو که از غایت لطافت او عرق نشسته ز خجلت بر آب حیوان است
5 به ساعد تو که سر پنجة نگارینش خضاب کرده به خون بسی مسلمان است
6 بدان دو نرگس جادو که در ممالک حسن هزار فتنه و آشوب از آن دو فتّان است
7 به حلقه حلقة زلف از فراز خورشیدت که طرّه هاش چو دور قمر پریشان است
8 به روشنایی خورشید عالم آرایت که همچو ذرّه در او چشم عقل حیران است
9 به رایحات عرق چین نازکت که درو خواص پیرهن و چشم پیر کنعان است
10 که بی تو شخص نزاری چنان نزار شده است که ره فراسر کارش نمیتوان دانست