ای غم تو جسم را جانی دگر از انوری ابیوردی غزل 163

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

ای غم تو جسم را جانی دگر

1 ای غم تو جسم را جانی دگر جان نیابد چون تو جانانی دگر

2 ای به زلف کافر تو عقل را هر زمانی تازه ایمانی دگر

3 وی ز تیره غمزهٔ تو روح را هر دم اندر دیده پیکانی دگر

4 نیست بر اثبات یزدان نزد عقل از تو بهتر هیچ برهانی دگر

5 گر ببیند روی خوبت اهرمن بی‌گمان گوید که یزدانی دگر

6 ای فرو برده به وصلت از طمع هر دلی بیهوده دندانی دگر

7 وی برآورده ز عشقت در هوس هر کسی سر از گریبانی دگر

8 نیست بیمار غم عشق ترا بهتر از درد تو درمانی دگر

9 دل به فرمانت به ترک جان بگفت ای به از جان هست فرمانی دگر

عکس نوشته
کامنت
comment