سودای تو آشنای از اوحدالدین کرمانی رباعی 19

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

سودای تو آشنای دیرینهٔ ماست

1 سودای تو آشنای دیرینهٔ ماست دیر است که عوعو تو در سینهٔ ماست

2 چندانک همی بنگرم از سال به سال عشق تو همان اَحمَد پارینهٔ ماست

عکس نوشته
کامنت
comment