1 بی سایه تو مباد فرقم بی خاک درت مباد خوابم
2 بی یار شدم زبنده مگسل بیهوده مبر ز چهره آبم
3 سلمان توام چو من نیابی سلطان منی چو تو نیابم
4 قمری صفتم ز طوق مهرت قمعم کن ار از تو سربتابم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک کآن نیارست زدن لاف ز هستی من
2 آسمان با همه تعظیم و بلندی کوراست می زد از روی تواضع دم پستی با من
1 شکری نیئی شکر کو چو تو خوش دهان ندارد قمری نئی قمر کو شکرین زبان ندارد
2 به خوشی و دلستانی به دو هفته ماه مانی نه که ماه آسمانی لب درفشان ندارد
1 شب وداع چو برداشتن طریق صواب به عزم بندگی صاحب سپهر جناب
2 از آفتاب سپهرم نبود خالی چشم وز آفتاب زمینم بماند دیده پر آب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **