جامی

جامی

جامی
جامی

غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد از جامی غزل 92

غزل 92 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد

1 غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد بین که هر دم فلک از پرده چه بیرون آرد

2 من که از خود شده ام گم ز غمت در عجبم که به سر وقت من گمشده پی چون آورد

3 اشک خون ریز شب ای دل چو به غم بس نایی شه چو عاجز شود از خصم شبیخون آرد

4 رنگ خوارزم شود موج زنان دریایی سیل اشک من اگر روی به جیحون آرد

5 روزی ناقه محمل کش لیلی بادا هر گیا کابر بهار از گل مجنون آرد

6 به بهای سر یک موی ز زلفت نرسد طالب وصل تو گر گنج فریدون آرد

7 چون پری می رمی از مردم و جامی حیران که به غمخانه خویشت به چه افسون آرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد

شاعر شعر غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد چه کسی است ؟

شاعر شعر غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد جامی می باشد.

شعر غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد چیست ؟

قالب شعر غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد غزل است

مضمون اصلی شعر غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی