سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

هندوی زلف سرکشت با تو نشسته از سلمان ساوجی غزل 327

غزل 327 ام از 897 غزلیات

هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو

1 هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو حال مشوش مرا با تو گشود مو به مو

2 از همه سوی می‌دهد، بوی حبیب لاجرم می‌روم از هوای تو، همچو نسیم سو به سو

3 کرد ز سر حال من، مردم شهر را خبر ناله من که می‌رود، خانه به خانه کو به کو

4 بر لب جوی نیست چون، قامت او صنوبری باورت ار نمی‌شود، خیز به جوی جو به جو

5 بس که به بوی وصل خود، هر نفسی دمی زنم خون جگر نگر مرا، بسته چو نافه تو به تو

6 روی گل و بنفشه را باز چه می‌کنی به پا سنبل چین زلف آن، آهوی مشک بو به بو

7 من نه چو شانه کرده‌ام در سر طره تو سر از چه سبب نشسته است، آینه با تو رو بره رو؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو

شاعر شعر هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو چه کسی است ؟

شاعر شعر هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو سلمان ساوجی می باشد.

شعر هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو چیست ؟

قالب شعر هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو غزل است

مضمون اصلی شعر هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر