زبان تیغ تو در حشر عذرخواه از جویای تبریزی غزل 300

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

زبان تیغ تو در حشر عذرخواه من است

1 زبان تیغ تو در حشر عذرخواه من است شهید عشقم و لب تشنگی گواه من است

2 نشست تا به رخت گرد خط همی نالم که آه از اثر آه صبحگاه من است

3 بلند گشته چنان شهرت نکویی او که آفتاب پرستار روی ماه من است

عکس نوشته
کامنت
comment