کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

بیمار ترا کس نتوانست دوا از کمال خجندی غزل 353

غزل 353 ام از 1252 غزلیات

بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد

1 بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد هم درد تو خوشتر که علاج دل ما کرد

2 عشاق قلندر صفت از عشق نمیرند آنکس که بمیرد همه گویند خطا کرد

3 با پیر من از عشق بکی گفت بپرهیز زد کفش برو از غضبه و رو بعصا کرد

4 داد از سر کین زلف تو سرها همه بر باد بازش بسر خویش ندانم که رها کرد

5 خشنودم از آن غمزه دلجو که ز شوخی هر وعده که کردی به جفا جمله وفا کرد

6 گر داشت غباری ز خط آئینه رویت گیرد به کنارش چو توجه به صفا کرد

7 چون دید کمال آن خط ورځ فاتحه بر خواند شب بود فریب سحری بر تو دعا کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد

شاعر شعر بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد کمال خجندی می باشد.

شعر بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد چیست ؟

قالب شعر بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد غزل است

مضمون اصلی شعر بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر