- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی فراق تو چون مرگ هادم اللذات حیات و دولت وصل تو متحد بالذات
2 منم فتاده به گرداب غم به دستم ده کمند زلف کزان باشدم امید نجات
3 به فسق و زهد قضا برنگردد ای ساقی بدین ترانه بده می که کل آت آت
4 چو بیشتر تلف عمر ما ز هشیاریست بغیر باده چه امکان تلافی مافات
5 چو خاست هیهیت ای صوفی از نشیمن طبع به پیشگاه حقیقت رساندت هیهات
6 زکات حسن ندادی به بوسه زان گریم اگرچه مانع بارندگیست ترک زکات
7 ز طعن عابد اصنام جامیا بازآی چه آفریده اوهام ما چه عزی و لات