ای ذات تو از صفات ما پاک از جامی غزل 536

ای ذات تو از صفات ما پاک

1 ای ذات تو از صفات ما پاک کنه تو برون ز حد ادراک

2 هم از تو منیر شمع انجم هم از تو بلند قصر افلاک

3 آدم به تو شد مکرم ار نه پیداست مقام ذره خاک

4 از مهر تو هر سپیده دم چرخ دراعه نیلگون زند چاک

5 پرورده ابر رحمت توست همچون گل و لاله خار و خاشاک

6 در صیدگه دلاورانت ارواح قدس شکار فتراک

7 راهی ست پر از خطر ره عشق آنجا همه رهزنان بی باک

8 بی بدرقه عنایت تو نتوان شد ازان ره خطرناک

9 یارب به کمال آن که دارد بر کسوت جان طراز لولاک

10 کز جام صفا و خم وحدت در بزم مجردان چالاک

11 آن باده حواله کن به جامی کز وصمت هستیش کند پاک

عکس نوشته
کامنت
comment