- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نام تو قوّت دل و دینم نظری کن به من که مسکینم
2 غم ایام بر دلم باریست بس گران وز زمانه غمگینم
3 من ندانم چرا زمانه چنین کمری بسته است بر کینم
4 فلک بی وفا بگو تا چند جان بسوزی به جور چندینم
5 این جفاها که می کشیم از تو جمله از بخت خویش می بینم
6 یک زمان از زمانه دم نزنم که نه دردی ز غصّه برچینم
7 گوییا مادر زمانه مرا کرده آن بی حفاظ نفرینم
8 که دلت خوش مباد از دوران غصّه بر جان شدست برچینم
9 زآنکه گشتم به عرصه چون شه مات نیک سرگشته همچو فرزینم
10 تا به چند ای فلک تو بنشانی گرد هجرانش بر جهان بینم