سر دهانت ناگشته مدرک از جامی غزل 541

سر دهانت ناگشته مدرک

1 سر دهانت ناگشته مدرک اهل یقین را افکنده در شک

2 از روی و زلفت دارم همیشه صبحی همایون شامی مبارک

3 صد تیغ رانی حاشا که گردد حرف وفایت از لوح دل حک

4 بر آب چشمم می خندی آری المزن یبکی والورد یضحک

5 طفلی و نادان لیکن نرسته از دام عشقت پیران زیرک

6 دی با سگانت گفتم کزین در بار اقامت می بندم اینک

7 دل شد مجاور آنجا که جامی هذا فراق بینی و بینک

عکس نوشته
کامنت
comment