1 ای به توحید تو هر ذره گواه نیست یک ذره به توحید تو راه

2 در رهت ذره ناچیز شدیم کمتر از ذره بسی نیز شدیم

3 ما و بی حاصلی و نومیدی که نه فضل تو کند خورشیدی

4 جست و جوی تو قرار از ما برد ضعف تن قوت کار از ما برد

5 قوتی بخش که کاری بکنیم به حریم تو گذاری بکنیم

6 جامی از کارگزاری مانده نامه بیهده کاری خوانده

7 می کند از تو طلب قوت کار تا شود در طلبت کارگزار

8 قوت کارگزاریش بده سکه پاک عیاریش بده

9 نقد دین از غش و غل پاکش کن دل ز آلایش گل پاکش کن

10 شد پریشان ز دو بینی کارش روی در قبله وحدت دارش