حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

عشقِ تو از در درآمد از حکیم نزاری قهستانی غزل 241

غزل 241 ام از 1607 غزلیات

عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست

1 عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست دستِ بی رحمی گشاد و زیرِ پایم کرد پست

2 جامِ غم در داد و مستم کرد و با دیوانگی چون بود دیوانه آن گاهی که باشد نیز مست

3 عشق مردِ پخته خواهد خام بودم من مگر آتشی زد در وجودم تا ز خام و پخته رست

4 از خودم بیگانه کرد و با خودم کرد آشنا لاجرم جستم هم از خویش و هم از بیگانه جست

5 بی خودم کردند کلّی زان که بودم پیش ازین خود فریب و خودنمای و خودشناس و خودپرست

6 نام وننگ وفخروعار و ترّ وخشکم پاک سوخت آز وحرص وخوب وزشت ونیک وبد برهم شکست

7 تا چه برقی سوزناک است این که نامش هست عشق هستِ هستش نیستِ نیست ونیستِ نیستش هستِ هست

8 عشقِ تو عشق این ها نیزعشق لذّتِ شکر تواند داشتن هرگز کبست

9 تا نزاری با تو در پیوست بگسست از جهان با که بندد عهد چون با عشقِ تو جاوید بست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست

شاعر شعر عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست چه کسی است ؟

شاعر شعر عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست چیست ؟

قالب شعر عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست غزل است

مضمون اصلی شعر عشقِ تو از در درآمد در میانِ جان نشست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر