عشق تو منسوخ ساخت دفتر علامگی از جامی غزل 460

عشق تو منسوخ ساخت دفتر علامگی

1 عشق تو منسوخ ساخت دفتر علامگی بر ورق ما نوشت حرف سیه نامگی

2 خلعت شه باد چست بر قد خاصان که هست جامه درویش بس خلعت بی جامگی

3 در ره خودکامه ای خاک شدیم و هنوز از سر او کم نشد نخوت خودکامگی

4 بس که کنند ازدحام بهر تماشا عوام مجلس واعظ گرفت صورت هنگامگی

5 محرم راز تو نیست کس به جهان زان شوند خاصگیانت نهان در حجب عامگی

6 نفس که شد مطمئن در کنف عشق تو رست ز امارگی ماند ز لوامگی

7 جامی و نظم بلند کز پی ثبتش کند وجه قمر صفحگی تیر فلک خامگی

عکس نوشته
کامنت
comment