- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق تو بر هرکه عافیت بهسر آرد هر دو جهانش به زیر پای درآرد
2 عقل که در کوی روزگار نپاید بر سر کوی تو عمرها بهسر آرد
3 صبر که ساکنترین عالم عشق است زلف تو هر ساعتش به رقص درآرد
4 با توبه بیشئی صبر درنتوان بست زانکه به یک روزه غم شکم ز بر آرد
5 بوی تو باد ار شبی برد به طوافی جملهٔ عشاق را ز خاک برآرد
6 گفتم یارب چه عیشها کنمی من گر ز وصال توام کسی خبر آرد
7 هجر ترا زین حدیث خنده برافتاد گفت که آری چنین بود اگر آرد