- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لشکر عشق تو چون غوغا کند آتشی در جان ما پیدا کند
2 دیده را بر هم نمی یارم زدن تا خیالت در دو چشمم جا کند
3 در ره عشقت چو خاکم تا مگر سرو بالایت نظر بر ما کند
4 کام جانم را بده کامروز دل گوش کی با وعده ی فردا کند
5 سرو ناز بوستان بخرام کاو تا نظر باری در آن بالا کند
6 تا به چند از غمزه های نیمه مست عاشقان را در جهان رسوا کند
7 تا یکی جان جهان را بر رخش چون دو زلف خویشتن شیدا کند
8 دل چو ننشیند ز جست و جوی عشق او یقین سر در سر سودا کند