- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سروریکه از تو عدو و ولی تو این تاج دار آمد و آن گشت تاجدار
2 گر چشم بد بدست درافشان تو رسید از بنده نیک قصه اینرا تو گوش دار
3 چون ذوالفقار سرور نام آوران علی بشکست و پاره پاره شد از دور روزگار
4 ز آن پاره بدست عدوت اوفتاده بود چون دیده دستبرد تو در روز کار زار
5 گفتا مگر علی توئی از دست او بجست و آمد بفرق و دست تو بوسید ذوالفقار