- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لعل لب تو اشک مرا خون ناب کرد زان شیشه های سبز فلک پر شراب کرد
2 عکس رخت نمود در آیینه سپهر نامش خرد به شب مه و روز آفتاب کرد
3 مشتاق تو به چشمه خور می کند نظر تشنه ز شوق آب هوای سراب کرد
4 دل کرد یاد روی تو و دیده اشک ریخت هرگل که چید دل ز تو چشم گلاب کرد
5 فکر خط عذار و لبت صفحه دلم پر خط گونه گونه چو پشت کتاب کرد
6 می خواستم کمانچه زدن ریش زهد را این کار را به کام دل من رباب کرد
7 جامی که در شباب ز می عهد کرده بود پیرانه سر تلافی عهد شباب کرد