خیال خال لبت تخم مزرع امل است از جامی غزل 136

خیال خال لبت تخم مزرع امل است

1 خیال خال لبت تخم مزرع امل است هوای خط تو ختم صحیفه عمل است

2 اگر نه رقعه قتل من آرد از تو رسول رسول قاصد جان رقعه نامه اجل است

3 زکات آن لب میگون به می پرستان ده قبول خیر محال است اگر نه در محل است

4 می شبانه خمار سحر نمی ارزد خوش آن حریف که مست صبوحی ازل است

5 به غیر نی که شد از خود تهی نمی بینم درین زمانه رفیقی که خالی از خلل است

6 حریف باده گسار و ندیم نکته گزار صراحی می ناب و سفینه غزل است

7 به وصف آن گل عارض مدام جامی را چو غنچه دفتر رنگین نهفته در بغل است

عکس نوشته
کامنت
comment