لب و دندان تو با لعل از ابن یمین فریومدی غزل 137

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

لب و دندان تو با لعل و گهر میماند

1 لب و دندان تو با لعل و گهر میماند زلف و رخسار تو با شام و سحر میماند

2 حسن رخسار قمر گر نبدی عاریتی گفتمی پرتو رویت بقمر میماند

3 جزع در بار من از آرزوی لعل لبت روز و شب با صدفی پر زگهر میماند

4 چهره منمای بدشمن که ز زخم نظرش بر رخ نازکت ایدوست اثر میماند

5 چشم من در غم تو چون سپر افکند بر آب نرگسی بین که به نیلوفر تر میماند

6 گفته بودی که ز دست غم من جان نبری نبرم جان ببرم هیچ دگر میماند

7 هر که پا در ره عشقت چو من از صدق نهاد نه همانا که دلش در غم سر میماند

8 شور فرهاد کجا کم شود از پاسخ تلخ رو ترش کردن شیرین بشکر میماند

9 سخن ابن یمین گر چه سراسر گهرست لیکن از گوش تو چون حلقه بدر میماند

عکس نوشته
کامنت
comment