یاقوت لب تو قوت جان است از جامی غزل 144

یاقوت لب تو قوت جان است

1 یاقوت لب تو قوت جان است وصل تو حیات جاودان است

2 زلف تو بر آفتاب تابان از شعر سیاه سایه بان است

3 بستی به لباس کج کلاهان بر موی کمر که این میان است

4 راندی به لب شکر دهانان در هیچ سخن که این دهان است

5 در هر آنی تویی به شانی ما اعظم شانک این چه شان است

6 هر چند به هر زبان ز عشقت هر لحظه هزار داستان است

7 زان دم که تو را شناخت جامی مهر خمشیش بر زبان است

عکس نوشته
کامنت
comment