-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خطت از لعل آتشگون برآمد ندانم سبزه ز آتش چون برآمد
2 خضر زد غوطه در عهد سکندر در آب زندگی و اکنون برآمد
3 به خونریزی کشیدی از میان تیغ میان عشقبازان خون برآمد
4 ترازو با رخت سنجید مه را رخت در حسن ازو افزون برآمد
5 چو لاله داغ لیلی داشت بر دل گلی کز تربت مجنون برآمد
6 دل مردم به آب چشم من رفت چو نام دجله و جیحون برآمد
7 به وصف قد تو گفتار جامی به میزان خرد موزون برآمد