چو سنبل تو به طرف سمن فرو از حزین لاهیجی غزل 394

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

چو سنبل تو به طرف سمن فرو ریزد

1 چو سنبل تو به طرف سمن فرو ریزد دل شکسته اش از هر شکن فرو ریزد

2 به شیوه ای که ز گلبرگ تر چکد شبنم نمک ز لعل تو شیرین سخن، فرو ربزد

3 نقاب زلف ز عارض اگر براندازی صنم ز طاق دل برهمن فرو ریزد

4 خرام ناز تو ای شاخ گل، قیامت را به خاک عاشق خونین کفن فرو ریزد

5 به سجده گاه تو، سر بر زمین چنان کوبم که لرزه بر جگر اهرمن فرو ریزد

6 به کاوش مژه نازم که از جراحت دل به خاک کوی تو خون یمن فرو ریزد

7 به بیستون قدم آهسته تر نهم، ترسم که پاره های دل کوهکن فرو ریزد

8 نشاط بی تو همانا، حرام گشته به دل که باده، خون شود از چشم من فرو ریزد

9 ز چین طره آن نازنین غزال، حزین چه نافه هاکه به جیب ختن فروریزد

عکس نوشته
کامنت
comment