سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

داغ سودای تو بر جان رهی تنها از سلمان ساوجی غزل 84

غزل 84 ام از 897 غزلیات

داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست

1 داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست در جهان کیست، که شوریده این سودا نیست

2 هر که گوید که منم فارغ ازین غم، غلط است هیچ کس نیست که او غرقه این دریا نیست

3 ای که منعم کنی از عشق که فردایی هست من برآنم که شب عشق مرا فردا نیست

4 شب هجران ترا هست به غایت اثری صبح وصل است که هیچش اثری پیدا نیست

5 مردگان را اثر مرحمتت، زنده کند این نظر با دگران است ترا، با ما نیست

6 خبر من، که برد غیر صبا، بر در دوست ای صبا، خیز تو را سلسله‌ای بر پا نیست

7 دل و دین کرده‌ای از ما طلب و این سهل است مشکل این است که دین و دل ما بر جا نیست

8 آتش آب و دل دیده سلمان، دل تو عاقبت نرم کند، سخت‌تر از خارا نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست

شاعر شعر داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست سلمان ساوجی می باشد.

شعر داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست چیست ؟

قالب شعر داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست غزل است

مضمون اصلی شعر داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.
بنر