-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فلک جنابا از رشک خاک درگه تو در آب شرم شود غرق روضه مینو
2 شود زفر قدوم تو خاک مشک آگین شود ز یاد ثنای تو باد عنبربو
3 نسیم لطف تو بر کوه اگر گذار کند برآورد ز دل خاره لاله خودرو
4 سموم قهر تو گر در هوا صعود کند ز پشت چرخ به قوت جدا کند نیرو
5 شود ز سهم تو مقراض تیز دندان کند اگر ز نام تو نقشی کنند بر ترغو
6 به جز ملک نفسی آدمی دمی نسزد که بیند آن رخ میمون و طلعت نیکو
7 چو بخت شاد تو فرخنده طلعتی باید که پیش تخت تو باشد ندیم و مدحت گو
8 به مجلس تو سگی را مجال دادستند به بوی آنکه رود آب رفته باز به جو
9 بدان گلیم سیه درخور است روی سیاه چنانکه رنگ رکو درخورد به اصل رکو
10 چو شمع زرد و نحیف و ز عشق آتش جاه به گاه و بیگه پروانه وار در تک و پو
11 چه اهل لطف تو باشد خری سباع صفت چه قدر صدر تو داند سگی بهایم خو
12 چه فایده ز حضور وی است حضرت را چه حاصل است ز نقش بهیمه بر زیلو
13 نه آدمی ست به معنی و از بهیمه کم است تو خود قیاس بکن از خصال باطن او
14 اگر خر است حمولی و خامشیش کجاست ور آدمی ست نکو سیرتی و معنی کو
15 اگر چه هست چو مشموم شکل میشومش تو آن نگر که پیازی ست گنده تو بر تو
16 به طبع ترش و به رخ پژمریده همچو ترنج به شخص خرد و به رخساره زرد چون لیمو
17 به پای حادثه در پایمال چون ریحان ز دست واقعه سرگشته همچو دستنبو
18 لئیم طبعی بیرون و اندرون همه خبث قصیر قدری سر تا قدم همه آهو
19 خدای عرض شریف ترا بپرهیزد ز شر نیت بدخواه و طعنه بدگو
20 زمین ساحت عالیت را مصون دارد ز ننگ صحبت پی شوم اصیلک گوژو
21 لباس دولت خصم تو باد عاریتی چو جامه شتر عید و لبس چشم آزو
22 گرفته ایلچی درگاه تو به قاقمشی ز چین و ماچین سوغات و از ختا پرغو
23 در تو قبله خلق و کف تو ضامن رزق لب تو باده گسار و دل تو رامش جو