دل بی‌لبت شکفته به ساغر از سلیم تهرانی غزل 531

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

دل بی‌لبت شکفته به ساغر نمی‌شود

1 دل بی‌لبت شکفته به ساغر نمی‌شود کاری‌ست این که بی‌تو میسر نمی‌شود

2 ما عاجزان به عشق تو پیوند چون کنیم؟ دندان مور، قبضهٔ خنجر نمی‌شود

3 در کارها به صورت و معنی تفاوت است آیینه همچو سد سکندر نمی‌شود

4 پای ادب دراز به اندازه می‌کنیم از ما کسی چو آب گهر تر نمی‌شود

5 دل می‌برد پیام، به قاصد چه حاجت است پرواز کبک همچو کبوتر نمی‌شود

6 هرگز کسی سلیم مربی خود نشد تقصیر قطره نیست که گوهر نمی‌شود

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر