دل شکسته ی ما از حکیم نزاری قهستانی غزل 1120

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

دل شکسته ی ما را رعایتی فرمای

1 دل شکسته ی ما را رعایتی فرمای به پرسشی چه شود الله الله از سرِ پای

2 دمی درآی و زمانی بپای و در خلوت کله فرو نه و بندِ بغلترق بگشای

3 اگر بلایِ دلِ مردم است بالایت ستیزه ی دلِ من دم به دم بلا منمای

4 ببین که خلق چه غوغا کنند و فتنه شوند تفرّجی کن و چون یوسف از تتق به درآی

5 کمان مکش ز برِ تیرِ غمزه تا بُن گوش ستم مکن ز برِ فتنه، فتنه برمفزای

6 رخت که آینه ی اعتبار دیو و پری‌ست کسی ندید که پایِ دلش نرفت از جای

7 دلم به سایه زلفِ تو درگریخت چو دید که فرّ زلف تو دارد خواصِ پرّ همای

8 تو خود حواله ی ما بوده‌ای به حکم ازل غلط شدم به تو ما را حواله کرد خدای

9 ز دست رفت نزاری به لطف دریابش به حال او نظری کن عنایتی فرمای

عکس نوشته
کامنت
comment