- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل مایل تو شد که سیه رو چو دیده باد خون گشته قطره قطره ز مژگان چکیده باد
2 جان نیز گشت پیرو دل کز ره اجل خاری به پای بیهوده گردش خلیده باد
3 تن هم نمیکشد ز رهت پا بگفت من کز سر کشی به دار سیاست کشیده باد
4 تو قبلهٔ رقیبی و من در سجود تو کز بار مرگ پشت امیدم خمیده باد
5 با آن که میبری همه دم نام مدعی نام تو میبرم که زبانم بریده باد
6 با آن که غیر دامن وصلت گرفته است من زندهام که جیب حیاتم دریده باد
7 گر مرغ روحم محتشم از باغ روی تو دل برندارد از چمن تن پریده باد