1 دل بیتو به صدهزار زاریست جان در کف صدهزار خواریست
2 در عشق تو ز اشک دیده دل را الحق ز هزار گونه یاریست
3 در راه تو خوارتر ز حاکم ای بخت بد این چه خاکساریست
4 کردیم به کام دشمن ای دوست دانم که نه این ز دوستاریست
5 هجران سیهگر توام کشت این نیز هم از سپیدکاریست
دیدگاهها **