- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سر زلف تو سر رشتهٔ هر سودایی خاری از سوزن سودای تو در هر پایی
2 از رخ و زلف تو در دیر و حرم آشوبی از خط و خال تو در کون و مکان غوغایی
3 سرو بالای تو پیرایهٔ هر بستانی تن زیبای تو آرایش هر دیبایی
4 هیچ نقاش نبستهست چنان تصویری هیچ بازار ندیدهست چنین کالایی
5 دل ما و شکن جعد عبیرافشانی سر ما و قدم سرو سهی بالایی
6 من و شور تو اگر تلخ و اگر شیرینی من و ذوق تو اگر زهر و اگر حلوایی
7 آه عشاق جگر خسته به جایی نرسد که به قد سرو و بهبر سیم و به دل خارایی
8 شعلهٔ شمع رخت بر همه کس روشن کرد کآتش خرمن پروانهٔ بیپروائی
9 به سر زلف تو دستی به جنون خواهم زد تا بدانند که زنجیر دل شیدایی
10 تیره شد مهر و مه از جلوهٔ روی تو مگر حلقه در گوش مهین خواجهٔ روشن رایی
11 گر به کویت نکند جای، فروغی چه کند که ندارد به جهان خوش تر از اینجا جایی