نیم مستان ترا سرگشته چون از قاسم انوار غزل 540

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

نیم مستان ترا سرگشته چون پرگار کن

1 نیم مستان ترا سرگشته چون پرگار کن آخر ای جان و جهان، جامی دگر در کار کن

2 فتنه در خواب قیامت خفته است، ای جان، دگر زلف مشکین برفشان و فتنه را بیدار کن

3 هوشیاران را ز جام شوق خود سرمست ساز هر کرا بد مست بینی ساعتی هشیار کن

4 عقل جز وی رهزن راهست، ازو غافل مشو یا بترک عقل گیر و یا بترک یار کن

5 هان و هان! تا هستی خود را نبینی در میان گر ببینی، خود گناهی، از خود استغفار کن

6 گر خدا خوانی مکن اسرار عرفان فاش فاش ور خدا دانی، بیا، اسرار حق اظهار کن

7 قاسمی، جای مدارا نیست با کوران راه گر ببینی منکر حق را تو هم انکار کن

عکس نوشته
کامنت
comment