- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای ز اندوه تو پر خون دل ما دمبدم از تو دگرگون دل ما
2 دل ما در رهت افتاده پریست که بر او باد هوا را گذریست
3 هر دم از جنبش هر باد درشت پشت آن روی شده رو شده پشت
4 دایما گر تو قرارش ندهی بهر خود میل به کارش ندهی
5 بر در خود ندهی تسکینش حرف تمکین نکنی تلقینش
6 بنده جامی که به داغ تو خوش است به فروغی ز چراغ تو خوش است
7 یاد خود راحت جانش گردان نام خود ورد زبانش گردان
8 به کرم های خودش بینا کن به ثناهای خودش گویا کن
9 بر وی ابواب معانی بگشای ره به اسرار نهانی بنمای
10 پشتیش باش به توفیق سخن و آورش روی به تحقیق سخن