- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرا سروران جد اعلای تو محمد رسول امین کریم
2 که از بس به خلق خداوند بود به نام خود او را رئوف و رحیم
3 گران سنگ شد لنگر حلم او به خفت کشیدن ز خضم لعیم
4 به میراثش اکنون تو را میرسد تحمل باعدا ز خلق عظیم
5 که از زمرهٔ عترت وی توئی که ذاتت حلیم است و طبعت سلیم
6 غرض کز جهالت به خدام تو که میگفت اگر خصم بیترس و بیم
7 به حملش ز در دور کردی چنان که شرمنده برتافت روزان حریم
8 بدان سان که از کعبهٔ دل شود بلا حول آواره دیو رجیم